loading...

روزهای کاغذی

اگر یادمان بود وباران گرفت نگاهی به احساس گلها کنیم.

بازدید : 858
دوشنبه 4 اسفند 1398 زمان : 6:42
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

روزهای کاغذی

مادرم مثل اسمش خیلی معصومه.

همیشه میگه دلش میخواسته من پسرباشم ، میگه بچه اول که پسر باشه خیال مادر از باقی بچه‌هاش راحت تره.

از یه جایی به بعد خواستم پسرش باشم تا دل مادرم نگران نباشه...

رشته‌‌‌ای که میخواستم و استعدادشو داشتم نرفتم ، خوندم وخوندم وخوندم تا همونی بشه مادرم میخواد.

مادر من ، خوب مطلق منه!

اگه کسی برنجونتش از اون شخص متنفرمیشم.

بی ادب میشم جلوی راننده‌‌‌ای که باسرعت میره و اعتراض میکنه به آروم راه رفتن مادرم.

مرتب موهاشو رنگ میکنم از بلوند تا شرابی تا محو بشن موهای سفیدش و نبینمشون.

رنگی ترین لباسارو براش میخرم تا یادش بره تیرگی‌های گذشته رو...

بغل مادرم بوی امنیت میده .

دیدن اشکش زجراورترین درد تو دنیامه.

بچه بودم توبازار مامانو گم کردم هنوزم حسشو یادمه ، وحشتناک بود.حس نبودنش ترسناک بود

خیابون وآدما داشتن هوای اطرافو میخوردن بغض کرده بودم.

خودش پیدام کرد تو بغلش بلندزارمیزدم و میگفتم چرا گم شدی؟؟؟

هنوزم همون دخترم همون که بزرگترین ترسش نبودن مادرشه.

خیلی احساساتی شدم بسه ! دهه:))

عاشق شیرینی جات و شکلات و پاستیل نوشابه‌‌‌ای و پفک مینونمکیه!

گاهی بهم زنگ میزنه میگه برگشتی سر راهت یه پاستیل برام میخری؟؟؟ این موقع‌ها حس میکنم یه دختر بچه گوگولیه تا یه زن 45ساله:)

سنشو میگه 39همیشه !

رژقرمز خیلی دوست داره همیشه میزنه.

نمازاشو باحوصله میخونه باآرامشی که آدم بهش غبطه میخوره.

دعاهاش زود براورده میشن.

سحرخیزه .

چندتاآلبوم عکس داره ، عکسایی که بادیدنشون یه لبخند واقعی میزنی ، با لباس هندی ، گیلکی و عروس

تو عکساش مانتو اپل دار بلند پوشیده با ابروهای پیوندی که یه فکول جلو موهاش!!

میگم خیلی خزبودیا میگه اون موقع آخر مدهمین بود:)

از دوتاچیز متنفره ، 1- آشپزی ، 2- عمه‌هام!

خیلی مهربونه حتی با گربه‌ها.

ازعلاقه مندی‌هاش اینه بشینم کنارش پا به پاش سریال‌های ترکیه لعنت الله ببینیم و درمورد شخصیت‌هاش حرف بزنیم.

گاهی میریم پیاده روی و همیشه ازش میپرسم مجردیات عاشق شدی؟؟ جون من بگو

اول چشم غره میره تهش میخنده و میگه کلی نامه عاشقونه رد وبدل کردم!!

یادمه یکی بود مشقامو مینوشت برام!

به اونی که عاشق مادرم بوده و مشقاشو مینوشته حق میدم مادرم آفریده شده تا فقط دوسش داشته باشی.

معتقده من بخاطر موهای کوتام و شلخته بودنم و هپلی گشتنم تو خونه اشتباهی تو خلقتم رخ داده و باید پسرمیشدم

چون بویی از ظرافت دخترانه نبردم!

وقتایی که باداداشم پلی استیشن بازی میکنم و عمیقا توبازی رفتم و به مرحله حساسش رسیدم یهو کمرم تیرمیکشه!!

مامانم یه چیزی به اسم کنترل سمتم پرت کرده باز همراه با جملاتی نظبر : قوزنکن! جا این کارا یکم خونه داری یادبگیر

خیرسرت دختری ، ازدخترمم شانس نیوردم والا ، به عمه‌هات رفتی دیگه!!

جملاتی به کارمیبره که معانیشون بامحتواشون فرق داره وچندمنظوره ان!!

نظیر:

-بیا کنارم دوتاچایی بریز بشین پهلوم دوکلوم حرف بزنیم!

یعنی کورنشدی پای اون لب تاب بی صاحابت؟؟؟؟؟؟ پامیشی یانه؟

-دیروز یه دکتری تورادیو میگفت کرم پودر وآرایش واسه پوست بده!

یعنی بااین آرایشت بری بیرون جفت پاتو قلم میکنم بروپاک کن!

- ازصبح گردگیری کردم وظرف شستم خسته شدم‌ها!

یعنی شام و بقیه اش دیگه باتوئه!!

- داییت زنگ زد یکم سرسنگین بود بنظرم !

یعنی باز زندایی افریته ات پرش کرده‌ها!!

- حوصلم سررفته تو هم که نیستی هی راستی خالت زنگ زد!

یعنی باز یه هفته میرم خونه خالت صفاسیتی!!

-مخاطبای تو تلگرامت انگلیسی مینویسی چون کلاسش بیشتره؟؟؟

یعنی همرو فارسی بنویس من بدونم کی به کیه!!

- راستی پسرفلانی چه آقاس چه بااحترام برخوردمیکنه!

یعنی بسنج اگه خوبه برم رومخ ننه اش برات!

- هعی دخترعمت 22سالشه بچه هم داره!

یعنی خاک تو سر ترشیده ات کنم !!

- داداشت نمیدونم چرا ناراحت بود توخودش بود!

یعنی برو باهاش حرف بزن ببین چه مرگشه!

ازاین دست جملات مفهومی‌زیاد داره.

عاشق فتانه و شکیلا و شماعی زاده اس:))

معتقده علت ازدواج نکردنم رفیقام و کوه رفتنه!

یکی نیس بگه کوه چه ربطی به شوهرداره؟؟

گاهی تو خوابه میرم بغلش میکنم بوسش میکنم تو بیداری میگه نچسب بهم برواونور:/

+ روزت مبارک جون من ، عمرمن ، قلب و سایر بستگان من!


نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 14
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 25
  • بازدید کننده امروز : 20
  • باردید دیروز : 11
  • بازدید کننده دیروز : 10
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 26
  • بازدید ماه : 156
  • بازدید سال : 558
  • بازدید کلی : 62813
  • کدهای اختصاصی